نویسنده: محمدحسن بروشکی
به اهتمام: فرج‌الله عفیفی





 

در کتاب اقدس ص 17 س 8 می‌خوانیم:
«و امّا الشّجاج و الضّرب تختلف احکامها باختلاف مقادیرهما و حکم الدّیّان لکلّ مقدار دیة معیّنة انّه لهو الحاکم العزیز المنیع لو نشآء نفصّلها بالحقّ وعداً من عندنا انّه لهو الموفی العلیم»

«اما سر شکستن و کتک زدن، حکم آنها به اختلاف مقدار آنها، مختلف است و کرده است دیه، معین کننده از برای هر مقداری جریمه معینی. زیر او حاکم و عزیز و منیع است. ما اگر بخواهیم جریمه‌ها را به تفصیل و حق بیان ‌می‌کنیم و وعده می‌دهیم. زیرا او وفا کننده و دانا است!»
در اینجا که به کلمه «اما» جمله را شروع نموده، می‌رساند که تمام دیات را از جزئی و کلی، کوچک و بزرگ بیان کرده و فقط جریمه سرشکستن و کتک زدن باقی مانده که آن را هم به طور ناقص و با وعده آینده ذکر می‌کند. در صورتی که از اصل کتاب اقدس تا اینجا، جز جریمه زنا، جریمه و دیه‌ی دیگری ندیدیم. در اینجا هم واقعاً اعجاز را به اتمام رسانیده که با آب و تاب زیادی می‌گوید دیه و جریمه سرشکستن و کتک زدن، بسته به مقدار آنها است. و اما اگر بخواهیم می‌توانیم آن را مفصلاً شرح دهیم!
آیا هیچ آدم عاقلی به چنین مهملات تفوه [لب به سخن باز] می‌کند؟ که مطلبی ناتمام و دم بریده بیان کرده، سپس بگوید من اگر بخواهم می‌توانم این مطلب را کامل و درست بیان کنم. اگر می‌توانستید چرا بیهوده وقت خود و دیگران را ضایع ساختید؟! در احکام و نظامات اجتماعی، اگر بخواهیم، معنی ندارد! اگر نمی‌خواستید چرا نام بردید؟ و اگر می‌خواستید چرا نتوانستید؟ تا آخر کتاب اقدس هم مطالعه شد، از این موضوع دیگر نامی نبرده، مانند آن که خدا هم فراموش کار است؛ یا عاجز از تعیین مقدار دیات!
آیا آقایان مبلغین بهائی که کتاب اقدس را مطالعه کرده‌اند، به خطا و غلط‌های مولای خود پی برده‌اند؟ و به مراتب و علم و دانش و ادراک او واقف شده‌اند؟ یا ما نفهمیده‌ایم؟ و به کنه مطالب آن پی نبرده‌ایم؟ اگر واقعاً چنین باشد، برایشان وجداناً فرض و واجب است که ما و دیگران را به اسرار و حقایق بهائیت و اقدس آشنا سازند؛ و راضی نشوند که مردم محروم باشند.
از آن جمله یکی از هزاران راه تبلیغ مردم به امر بهائیت و روشن ساختن احکام مشعشع بهاء، این است که ایرادات ما را جواب گویند؛ و بنویسند تا بهائیان و دیگران به عقیده مبلغین گمراه نشوند. ولی متأسفانه در این موارد وقتی که به مبلغین مفت خوار بهائی ایرادی گرفته شود؛ که چرا جواب این مطالب را نمی‌نویسد؛ اولاً به عذر این که طبع کتب ما از طرف دولت ممنوع است. متعذر می‌شوند، ثانیاً تمام اشکالات ما را که اقتباس از کتاب اقدس می‌باشد، چرند، و موجب پیشرفت امر بهائیت می‌دانند و به رخ اغنام [گوسفندان = بهائیان] می‌کشند!
خواننده گرامی، شاید پس از مطالعه احکام اقدس نتوانند باور نمایند که واقعاً اینها آیات و احکام بهاء می‌باشد؛ زیرا این آیات و احکام با آنچه که بهاء در ابتدای کتاب اقدس نسبت به احکام خود وعده نموده، مغایرت کلی دارد. و ممکن نیست هیچ آدم متوسط الفکری گوینده این لاطائلات را جزء مجانین نشمارد. پس چگونه عده‌ای ایرانی فریب و گول بهاء و پسرش عباس افندی را خورده، هنوز هم حاضر نمی‌شوند که بدانند و بفهمند، و بر ضرر خویش اقدام نکنند. ما در آینده جواب این سؤالات را در همین کتاب خواهیم داد.
منبع مقاله :
بروشکی، محمدحسن، (1389) اثبات بی‌اعتباری کتاب اقدس: احکام بهائیت، تهران: راه نیکان، چاپ اول